آبرویت نریخته ماند تا خواهش آن را بچکاند ، پس بنگر که آن را نزد که مى‏ریزى . [نهج البلاغه]

شعر - Pleas come in

جستجو در وبلاگ:
Powerd by: Parsiblog ® team.
شعر(یکشنبه 86 اردیبهشت 9 ساعت 9:41 صبح )

www.mihanblog.com

 

خیال چیست؟

 
 


   اگر بگوییم "ماه جسمی کروی است که به دور کره زمین می چرخد" و "آسمان فضایی است که زمین را احاطه کرده است" راست گفته ایم; حقیقتی علمی و قابل اثبات را طرح کرده ایم و با جرأت می توانیم از آن دفاع کنیم. منطق کلام ما همان منطق عادی است و ما نیز از این جمله ها فقط یک منظور داریم و بس; بیان ساده و بی پیرایه یک حقیقت. امّا اگر بگوییم "مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو" دیگر دریافت ما از محیط به نوع دیگری است. یک حقیقت علمی را نگفته ایم بلکه شباهتی را که بین "ماهنو" و "داس" و در عین حال "آسمان" و "مزرعه" حس کرده ایم، عینیت بخشیده ایم. 
   این جمله، آمیخته با خیال است یعنی در آن چیزی گفته شده فراتر از واقعیت علمی; و به همین لحاظ، تمایز عمده ای با جمله های نخست دارد. دو جمله اول، از کشف یک رابطه زیبا بین داس و ماه و آسمان و مزرعه خبر نمی دهند و البته تأثیر آنها نیز در حد آگاهی بخشی است و بعد از آن، با مخاطب کاری ندارند. ولی کار جمله اخیر، فراتر از یک گزارش است بلکه گوینده میخواهد تخیّل مخاطب را هم به کار بیندازد و او را وادار کند که این چیزها را به شکل ویژه ای بنگرد و حتی گاهی به پذیرش یک سخن دیگر هم وادار شود.



www.khazama.com

 

بحثی در ارزشیابی خیال

 
 


در کنار شناخت صورتهای خیال، یک بحث بسیار اساسی دیگر هم قابل طرح است; شاعر در این تصویرگری تا چه حد موفق بوده و آیا توانسته خیال را به شکلی هنری و تأثیرگذار به کار برد یا نه؟ 
این ارزیابی هنری، از شناخت خود صور خیال مهمتر است و بلکه ما آن صور را معرفی و دسته بندی کرده ایم تا ارزیابی و شناخت کیفیت آنها ساده ترباشد. متأسفانه ادبای پیشین ما بیشتر به دسته بندی خیالها پرداخته اند و کمتر به نقد ارزشی آنها. مثلاً در بحث تشبیه، بیشتر تلاش، طرح انواع تشبیه از قبیل تشبیه مفرد، تشبیه مرکّب، تشبیه مطلق، تشبیه مقیّد، تشبیه تفضیل، تشبیه مقلوب، تشبیه جمع، تشبیه تسویه، تشبیه ملفوف و تشبیه مفروق بوده تا دریافت این که بالاخره چگونه تشبیهی زیباست و چگونه تشبیهی زیبا نیست. ولی مبنا و معیار ارزیابی ما چیست؟ 
به روشنی و قاطعیت نمی توان چیزی گفت، چون دامنه کاربرد خیال در شعر آن قدر گسترده است که هیچ قاعده و قانونی را بر نمی تابد. ما فقط می توانیم بعضی از ویژگیهای یک تصویرسازی خوب را نام ببریم و تا حدی ارزیابی کنیم. بحث در ارزشیابی خیال به شش صورت تقسیم بندی می‏گردد..

   تجسم شرط اصلی تخیل :

خیال در شعر از آن جا پدید می آید که شاعر، تصویری را در ذهنش مجسّم می کند و سپس آن شکل ذهنی را در قالب زبان ـ که وسیله ارتباط است ـ می پروراند. به این ترتیب مخاطب هم می تواند تصویر را در ذهن خویش بازسازی کند. این بازسازی تصویر است که لذتبخش است و ما در این جا به آن "تجسّم" می گوییم. وقتی سید ابوطالب مظفری می گوید: 
به دست فاجعه سنگی در آسمان دیدم
و ماه را چو پلنگی در آسمان دیدم
   در یک آن، تصویر یک پلنگ در ذهن ما مجسّم می شود که به جای ماه قرار گرفته است. این تجسّم، به ما کمک می کند که فضای ذهنی شاعر را دریابیم و هراسناکی اش را حس کنیم. این تجسم، شرط لازم تأثیر تخیّل بر شنونده است. تصویری که نتواند در ذهن مجسّم شود، در واقع بیشترین توان القایی خود را از دست داده است و دیگر مخاطب، با آن از لحاظ معنی سر و کار خواهد داشت نه خیال. امّا گفتیم شرط لازم و نگفتیم شرط کافی; چون گاهی ممکن است تصویری که در ذهن مجسّم شده، چندان زیبا نباشد و یا با بقیه تصویرهایی که قبل و بعد از آن قرار دارند، همخوانی نداشته باشد. اینها هم معیارهای دیگری اند که در قدم بعدی به میان می آیند. امّا چگونه تصویری راحتتر مجسّم می شود و شنونده می تواند زودتر با آن رابطه برقرار کند؟



 



 

 



» نصیر فدایی
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بیام سگوار....
[عناوین آرشیوشده]

بازدیدهای امروز: 0  بازدید
بازدیدهای دیروز: 35  بازدید
مجموع بازدیدها: 13059  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

شعر - Pleas come in
نصیر فدایی
نصیر فدایی هستم
» لینک دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» موسیقی وبلاگ «
» اشتراک در خبرنامه «