بهشت بُوَدَم بی حضور تو دوزخ
بهشت را چه کنم ؟ روی تو بهشت من است آن هنگام که روز محشر
به پا می شود ، آن هنگام که میزان ها نهاده و حساب و کتاب بــر پـــا
می شود،آن هنگام که همگان در گرو اعمال خویشند و از یکدیگر فراری،
آن هنگام که همه ناراحتند و غرق گریه و زاری ... تنها یک گروهند که
شادمانند و غرق سرور و شادی و آنانند گریه کنندگان بر اباعبدالله الحسین (ع) .
جمله خلایق در گیر و دار حساب و کتابند ، اما اینان در سایه عرش الهی
همنشین و هم صحبت مولایشان حسینند . همه در ترس و هراس از
حساب اعمال خویشند ، اما اینان هیچ ترسی ندارند . برای ایشان حکم
به بهشت می شود ، اما آنان هم صحبتی با حسین(علیه السلام) را
ترجیح می دهند . حوریان بهشتی برای ایشان پیغام می فرستند که ما
مشتاق دیدار شماییم ، اما ایشان آن چنان غرق سرور و شادمانی و بهجت
و لذتند که هیچ اعتنایی نمی کنند ... فرشتگان از طرف همسران بهشتی
ایشان نامه هایی می آورند ، اما آنها اعتنایی نکرده ، می گویند : خواهیم آمد .
**************************************************************************
منبع : ابن قولویه ، کامل الزیارات ، ص 80 ، فرازی از روایت طولانی امام صادق(ع)